معرفی وبلاگ
به نام خداوند یکتا هدف از نوشتن این وبلاگ حفظ و زنده نگهداشتن یاد شهدا و ادامه راه این عزیزان به عنوان یک وظیفه می باشد. امیدوارم فرصتی باشد تا ما نیز دینمان را ادا کنیم و از قافله جا نمانیم. این را بدانیم فقط با ارج نهادن به مقام والای شهدا به این هدف مهم نائل نخواهیم شد، مگر این که در عمل حرف هایی برای گفتن داشته باشیم. امیدوارم خداوند همه ما را عاقبت به خیر کند و در روز قیامت سرافنکده و شرمنده نباشیم.
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 108074
تعداد نوشته ها : 29
تعداد نظرات : 3
تماس با ما
Rss
طراح قالب
GraphistThem252

مقام شهدا دركلمات بزرگان شهيد و شهادت سه گروهند كه در قيامت شفاعتشان پذيرفته مي‌شود:

انبياء، علماء و سپس شهدا. بايد توجه داشت كه شهادت مقام هر كسي كه كشته مي‌شود نيست؛ بلكه كسي شهيد است كه ايمان به خداوند داشته باشد، شهادت مرگي است، انتخاب شده، مرگي كه انسان به سوي آن مي‌رود نه آنكه به سوي انسان بيايد و اهميت و ارزش شهيد و شهادت نيز از همين جا سرچشمه مي‌گيرد.
    اگر چه گفته مي‌شود شيعه اگر در بستر هم بميرد، شهيد است، اما شهادت درجاتي دارد كه عالي‌ترينش جهاد در راه خداست.
    ماده اصلي «شهادت» معني حضور را مي‌رساند، از اين رو شهادت و گواهي در كارها و اعمال نيز به همين ملاحظه از اين ماده مشتق گرديده است؛ ولي شهيد در چه صحنه‌اي حضور دارد؟ آيا هنگامي كه مي‌خواهد اين دنيا را ترك گويد شاهد و ناظر فرشتگان است؟ آيا شاهد و ناظر نعمت‌هايي است كه خداوند به او عنايت مي‌كند و او از همان آغاز مرگ آنها را مشاهده مي‌نمايد؟ - چنانچه در روايات متعددي آمده است – آيا حضورش در پيشگاه خداست كه هرگز فناپذيرو نابودشدني نيست؟ و يا …
    باري، هر معنايي كه داشته باشد، اين مفهوم را مي‌رساند كه شهيد مرگ ويژه‌اي دارد، سواي مرگ‌هاي ديگر.
    نخستين بار كلمه «شهيد» را پيامبر اكرم(ص) بر افرادي كه در راه خدا كشته مي‌شوند اطلاق كرده است. در روايتي مي‌خوانيم كه آن حضرت به يارانش فرمود:
    جراحكم في سبيل الله و من قتل منكم فانه شهيد:
    جراحاتي كه بر شما وارد مي‌شود در راه خداست و هر كس از شما كشته شود، شهيد است.
    
    ارزش شهادت
    در دنياي پرفتنه امروز كه عصر انفجار اطلاعات لقب گرفته است و در زمانه‌اي كه مرزهاي جغرافيايي، معنا و مفهوم پيشين خود را در ساختار جديدي از معرفت و تحول مبنايي در حيات بشري، رفته رفته از دست مي‌دهند و اقتدار ملي هر كشور در بعد فرهنگي آن جلوه و ظهور مي‌يابد، پاسداري از ارزش‌هاي فرهنگي، رويكردي واقع‌بينانه و استراتژيك خواهد بود. چنين است كه هر ندايي از رهايي و هر پرچمي از آزادگي در گستره گيتي، مورد هجوم توفان‌‌هاي زهرآگين اتحاديه جهاني زر و زور و تزوير قرار مي‌گيرد.
    در اين ميان، رسالت همه آناني كه به عدالت، آزادي و رهايي مي‌انديشند و به آرمان بزرگ پيامبران ايمان دارند، آن است كه از فرهنگ ايستادگي و وارستگي در اين تهاجم بي‌حساب با هر وسيله ممكن صيانت و پاسداري كنند.
    درخشان‌ترين و فروزان‌ترين ستاره آسمان فرهنگ رهايي، مشعل پرفروغ فرهنگ شهادت است.
    تكريم و تعظيم شهيدان، تلاشي مقدس است در برافراشتن پرچم‌هاي سرخ استقلال و آزادي بشريت، از يوغ ذلت و اسارت و گام بلندي است در راستاي احياي ارزش‌هاي مكتب توحيد و عدالت؛ زيرا كه، «شهادت، مرگ در راه ارزش‌هاست» و هر شهيد، مشعلي است كه در بلنداي عزت و سرافرازي يك ملت، جاودانه مي‌درخشد.
    «شهيد، زيباترين زخم بر پيكر هستي و «شهادت» زيباترين غزلي است كه از لبهاي سرخ حقيقت مي‌تراود. شهادت بيداري را معنا مي‌كند و بينايي را شفاف مي‌سازد.
    شهادت مشعلي است كه خداوند در جان برگزيدگانش برمي‌افروزد، تا تاريكي از شانه‌هاي زندگي بگريزد.
    شهيد چشمه آتشي است كه خرمن ظلم را مي‌سوزاند و آب رواني است كه بر كوير تشنه عدالت جاري مي‌شود. هر شهيد سپيده‌اي است كه در افق آسمان‌ها طلوع مي‌كند و پيام‌آور صبح مي‌شود. شهادت شهيد به طور يقين بسيار پرارزش‌تر و مؤثرتر از حيات اوست. «شاهد» از اوصاف خداوند است و زماني كه كسي به آن درجه از خلوص برسد كه به مقام شهادت نايل آيد او مخلوقي است ملحق شده به خالق و عادي است و از «ونفخت فيه من روحي».
    شهادت نه يك مردن، كه يك انتخاب است: «ولا تقولوا لمن يقتل في سبيل الله. اموات بل احياء و لكن لا تشعرون».(1)
    هر كسي را كه در راه خدا كشته و شهيد شد، مرده نپنداريد؛ بلكه او زنده جاويد است وليكن شما اين حقيقت را در نخواهيد يافت.
    شهيد همواره زنده است و مرگ او در واقع انتقال از حيات جاري در سطح طبيعت به حيات پشت پرده آن مي‌باشد.
    در قرآن كريم، حدود ده آيه به صورت صريح درباره كساني كه در راه خدا كشته شده باشند، وجود دارد. از جمله مسايلي كه در اين آيات به آن اشاره شده است عبارت است از: زنده بودن شهيد، رزق شهيد، آمرزش گناهان شهيد، ضايع نشدن عمل شهيد، مسرت و خوشحالي شهيد، وارد شدن در رحمت الهي و رستگاري شهيد.
    
    شهيد و شهادت در روايات
    از پيامبر گرامي اسلام(ص) نقل شده است كه فرمود:
    ما من قطره احب الي الله عزوجل من قطره دم في سبيل الله:
    هيچ قطره‌اي در پيشگاه خداوند محبوب‌تر از قطره خوني كه در راه خدا ريخته شود نيست.
    فوق كل ذي بر بر حتي يقتل في سبيل الله فاذا قتل في سبيل الله فليس فوقه بر.
    بالاتر از هر فرد نيكوكاري، نيكوكار ديگري وجود دارد كه در راه خدا كشته شود و آنگاه كه در راه خدا كشته شد بالاتر از او نيكوكاري وجود ندارد.
    حديثي از پيامبر(ص) رسيده است كه فرمود:
    شهيد داراي هفت خصلت است:
    1. نخستين قطره خونش كه بر زمين ريزد تمام گناهانش آمرزيده مي‌شود.
    2. سرش در دامن همسران بهشتي يعني حورالعين قرار مي‌گيرد و آنان غبار از چهره‌اش مي‌زدايند و مي‌گويند درود بر تو و او نيز همين پاسخ را به آنها مي‌دهد.
    3. از لباس‌هاي بهشتي بر او مي‌پوشانند.
    4. خادمان بهشت بي‌درنگ عطرهاي مخصوص بهشتي براي او حاضر مي‌سازند تا هر كدام را بخواهد، بگيرد و استفاده كند.
    5. او هنگام جان دادن منزل خويش را در بهشت مشاهده مي‌كند.
    6. به روح(3) او گفته مي‌شود در بهشت هر جا كه مي‌خواهد استراحت كند.
    7. به وجه الله نظر مي‌كند و اين آسايش و راحتي خاص براي انبياء و شهداست.
    مقام شهدا آنچنان بالاست كه در قيامت در بعضي مقامات هم‌رديف و انبياء مي‌باشند. چرا كه پيغمبر(ص) مي‌فرمايد: ثلاثه يشفعون الي الله يوم القيمه فيشفعهم:
    الانبيا ثم العلماء ثم الشهداء.


    سه گروهند كه در قيامت شفاعتشان پذيرفته مي‌شود:

 انبياء، علماء و سپس شهدا. بايد توجه داشت كه شهادت مقام هر كسي كه كشته مي‌شود نيست؛ بلكه كسي شهيد است كه ايمان به خداوند داشته باشد، در جهاد شركت جويد و به خاطر خدا بجنگد و اگر كسي اين شرايط را نداشته باشد، كشته شدنش در هر كجا كه باشد شهادت محسوب نمي‌شود؛ زيرا در حديثي از پيامبر(ص) آمده است: كسي در ميدان نبرد كشته مي‌شود و در پيشگاه خداوند عرض مي‌كند: من در راه تو كشته شده‌ام، پاسخ مي‌رسد: دروغ مي‌گويي؛ زيرا تو جنگيدي و اراده‌ات اين بود كه بگويند فلاني شجاع است و اين معني هم درباره تو گفته شد. چرا كه خداوند مي‌فرمايد: انما يتقبل الله من المتقين: خداوند عمل را از متقين مي‌پذيرد.
    بايد توجه داشت كه شرايط غسل و كفن و دفن شهيد نيز از ساير كساني كه جهان را بدرود گفته‌اند، ممتاز است: شهيد را با همان لباس‌هايي كه بر تن دارد و بدون غسل يعني همانگونه كه بدنش به خون آغشته است، دفن مي‌كنند، تنها چيزي كه در مراسم دفن شهيد با سايرين مشترك است، نماز است، يعني شهيد همانگونه كه كشته شده فقط نماز ميت بر او خوانده و دفن مي‌شود.
    
    سلام و زيارت كردن شهدا
    در حديثي از پيامبر(ص) نقل شده است كه رسول اكرم(ص) در روز احد بالاي سر «مصعب بن عمير» ايستاد و براي او دعا كرد و سپس گفت:
    رسول خدا گواهي مي‌دهد كه شهدا شاهدان من نزد خدا در روز قيامت هستند. بياييد وايشان را زيارت كنيد، بر اينان سلام كنيد كه سوگند به آنكه جانم در دست اوست، هيچ كس نباشد كه بر آنها سلام كند، الا اينكه جوابش را مي‌دهند و آنها از ميوه‌هاي بهشتي و هداياي آن روزي داده مي‌شوند. (4)
    اين حديث بر زنده بودن شهدا و بر رزق و لزوم زيارت آنان دلالت دارد. و در قرآن كريم نيز آمده است: (5)
    آنانكه در راه رضاي خدا، از وطن هجرت نمودند و در راه دين خدا كشته شدند و يا مرگشان فرا رسيد، البته خداوند، رزق و روزي نيكويي در بهشت ابد نصيبشان مي‌گرداند و همانا خداوند بهترين روزي‌دهندگان است. خداوند به آنان در بهشت منزلي عنايت كند كه بسيار به آن راضي و خشنود باشند.
    در اين آيات پس از اينكه از رزق و روزي شهدا با نام رزق نيكو ياد مي‌كند جايگاه آنان را در بهشت معرفي و آن را مقام رضوان و رفيع مي‌داند. حقيقت رزق شهدا در جهان ديگر بر ما پوشيده است؛ ليكن مي‌دانيم كه رزق آنها از جانب خداست.
    
    پاداش عمل شهيد
    خداوند در چند مورد به پاداش بزرگ و ضايع نشدن عمل شهيد در قرآن اشاره فرموده است، از جمله: (6) كساني كه در راه خدا كشته شدند، خداوند هرگز اعمالشان را ضايع نگرداند و آنان را به سعادت هدايت كند و امورشان را اصلاح نمايد و به بهشتي كه از پيش مقامات آن را به آنها شناسانده است واردشان مي‌سازد.
    و جالب است كه خداوند در آيه «4» همين سوره مي‌فرمايد: اگر خدا مي‌خواست، از كفار انتقام مي‌كشيد و همه را بدون زحمت جنگ شما، هلاك مي‌كرد، پس براي آزمايش خلق نسبت به يكديگر است.
    و در سوره نسا و آيه «74» مي‌فرمايد: كسي كه در راه خدا جهاد كند و در راه خدا شهيد گردد يا پيروز شود، پاداش بزرگي به او عطا خواهيم كرد.
    و خداوند در آيه «82» سوره توبه مي‌فرمايد: بگو آيا درباره ما جز يكي از دو نيكي را انتظار داريد؟ يا به شهادت مي‌رسيم و يا پيروز مي‌شويم. در هر حال خداوند خون شهيد را تضمين كرده و آن را هدر نمي‌داند.
    در زمان پيامبر(ص) نيز منافقين مي‌گفتند: اگر مؤمنين نزد ما بودند و به جنگ نمي‌رفتند، نمي‌مردند و كشته نمي‌شدند و خدا در جواب آنها فرمود كه اين آرزوهاي باطل را حسرت بر دل آنها خواهد كرد و خداست كه زنده مي‌كند و يا مي‌ميراند در هر وقت كه بخواهد.(7) در هر حال خداوند خون شهيدان را پاداش نيكو كه همانا دخول در بهشت است عطا خواهد فرمود.
    
    
    
پاورقي:
    1. البقره / 154
    2. آل عمران / 195
    3. روح در يك جسم بسيار لطيف قرار مي‌گيرد كه فضولات ندارد و دفع فضولات به صورت عرقي خوشبوست.
    4. كشف الاسرار، ج 1، ص 417
    5. حج / 58 و 59
    6. محمد / 6 – 4
    رحيمي، محمدرضا، حديث ماندگار 1 گزيده‌اي از وصاياي شهداي استان تهران، نشرشاهد، تهران – 1376

دسته ها : نكته ها
سیزدهم 6 1393 23:13

به گزارش جهان،  گاهي در جبهه هاي دفاع از حق در برابر باطل به تابلو نوشته ها، سنگرنوشته ها و لباس نوشته هايي برخورد مي كرديم كه در بردارنده نوعي طنز و شوخي بود. در اين جا گوشه هايي از اين تابلو نوشته ها را كه بيانگر روحيه رزمندگان سرافراز اسلام در آن شرايط سخت است را با هم مي خوانيم:

 

1- لبخند بزن دلاور. چرا اخم؟!!

2- لطفا سرزده وارد نشويد (همسنگران بي سنگر) (سنگر نوشته است و خطابش موشها و ساير حيوانات و حشرات موذي هستند كه وقت و بي وقت در سنگر تردد مي كردند.)

3- مادرم گفته تركش نبايد وارد شكمت شود لطفا اطاعت كنيد.

4- مسافر بغداد (خمپاره نوشته شده قبل از شليك)

5- معرفت آهنينت را حفظ كن و نيا داخل (كلاه و سربند نوشته)

6- ورود اكيدا ممنوع حتي شما برادر عزيز (در اوايل ميادين مين مي نوشتند و خالي از مطايبه نبود.)

7- ورود تركش هاي خمپاره به بدن اينجانب اكيدا ممنوع

8-ورود گلوله هاي كوچكتر از آرپي چي به اينجا ممنوع (پشت كلاه كاسك نوشته بود)

9- ورود هر نوع تركش خمي از 60،81،120 و كاتي به دست و پا و سر و گردن و شكم ممنوع مي باشد. (طنز در ديوارنوشته هاي دفاع مقدس)

 
 
10- مرگ بر صدام موجي

11-لبخندهاي شما را خريداريم.

12- لطفا پس از رفع حاجت آب بريزيد تا كاخ صدام تميز باشد.

13- ورود برادر تركش به منطقه ممنوع

14- لطفا وارد ميدان مين نشويد.

15- مرگ بر هزاردام اين كه صدام است!

16- مزرعه نمونه سيب زميني (تابلو ورودي ميادين مين گذاري شده)

17- مشك آهني (تانكر آب نوشته)

18- من خندانم قاه قاه قاه (اين جمله با خط درشت پشت پيراهن شهيد مهدي خندان جمعي گردان عمار لشكر 27 نوشته شده بود)

19- من مرد جنگم (الكي من خالي بندم)

 
 
 
20- مواظب باش تركش كمپوت نخوري (تابلويي بود جلوي در تداركات در منطقه)

21-نازش نده گازش بده.

22- نامه رسان صدام (خمپاره نوشته شده قبل از شليك)

23- نزديك نشويد شخصي است وضو و نماز را باطل مي كند. (دمپايي نوشته)

24- نمي توني لطفا مزاحم نشو (لباس نوشته خطاب به گلوله)

25- نه خسته دلاور

26- ورود افراد متفرقه (منظور پرنده هاي آهنين توپ و خمپاره) ممنوع

27- ورود تركش از پشت ممنوع ، مرد آن باشد كه از روبرو بيايد

28- نيش زدن انواع عقرب و رتيل ممنوع (چادر نوشته)

29- ورود شيطان ممنوع (تابلو نوشته اي با زغال)


30- واي به روزي كه بسيج بسيج بشه

31- لطفا تك نزنيد (روي كفش نوشته شده بود)

32- لطفا خالي نبنديد (داخل چادر نوشته شده بود)

33- مسافركش كربلا (لباس نوشته راننده ميني بوس در خط)

34- مي خواهيم بريم كربلا...منم ميام...جا نداريم... با تاكسي بيا ميدان مين

35- وايسا كه اومدم (سينه لباس نوشته اي كه پشت آن نوشته بود: بدو كه مي رسي!)

36- ورود اشياء داغ مخصوصا تركش ممنوع (لباس نوشته)

37- ورود پاهاي متفرقه اكيدا ممنوع (پوتين نوشته پاي شهيد)

38- هركس مي خواهد حوري هاي بهشت را ببيند از اين طرف برود (تابلويي بود كه فلش آن جهت حركت به خط مقدم را نشان مي داد.)

39- هر كه زجرش بيش، اجرش بيشتر.

40- همه از من مي ترسند، من از لندكروز (روي تريلي نوشته شده بود)

 
منبع: از كتاب فرهنگ جبهه جلد دوم (تابلو نوشته ها)

دسته ها : نكته ها
شانزدهم 5 1393 20:11

 حسين من كجاست؟/ من خودم جانباز۷۰درصدم

 

ما هر دفعه كه به ملاقات حاجي ميريم از ما سراغ حسين رو ميگيره. اون حسين رو از ما ميخواد. ميگه چرا پيكر حسين رو نياورديد و بعد اشك هاش رو پاك ميكنه. شهيد حسين شاه حسيني در عمليات والفجر يك بعد از باز كردن معبر براي بچه هاي گردان حضرت علي اصغر عليه السلام به معراج رفت و جسم خاكيش رو نشون كسي نداد.

 به گزارش جهان به نقل از مشرق، حاج عبدالوهاب شاه حسيني پدر شهيدان حسن، حسين و سعيد شاه حسيني هنوز هم روحيات پهلواني اش رو حفظ كرده. هر وقت به ملاقاتش مي‌رويم مي‌گويد حاضرم با هر كدام از شما كشتي بگيرم. او با صداي لرزان ميگويد من ۹۴ سال از عمرم گذشته و ديگه از پا افتادم.

مي‌گويد خدا لعنت كند آل سعود را كه...

دسته ها : نكته ها
سیزدهم 5 1393 0:41

بسم رب الشهداء والصديقين

                            شهادت،راحت ترين و آسان ترين و بهترين راه رسيدن به خداوند مي باشد.

             (فرازي از وصيتنامه بسيجي شهيد حميد رضاملاحسني)

 1-شهيد حميد رضا ملاحسني درسال1344 در خانواده اي متدين و انقلابي در تهران چشم به جهان گشود.وتحت تربيت مكتب عاشورايي امام خميني(ره) رشد كردو در سن 17 سالگي عازم مناطق عملياتي،حق عليه باطل گرديد.وي در عمليات والفجر4،درحالكيه 18 سال از بهار زندگي اش مي گذشت به دست دشمن بعثي به شهادت رسيد وپيكر مطهرش مفقود گرديد.2-بنا به اظهار تنها خواهر شهيد،مدتي قبل از تدفين شهداي گمنام در اين محل،هنگامي كه ايشان به زيارت قبور مطهر شهدا در بهشت زهرا(سلام الله عليها)رفته بودند.برسر مزارشهيد پلارك حاضر شده و عكس برادرش را به همراه اين شهيد و چند رزمنده ديگر مشاهده مي كندوشهيد پلارك را به جده اش حضرت فاطمه زهرا(س)قسم مي دهند كه عنايت بفرمايند خبري از برادر مفقودش برسانند تاخانواده از چشم انتظاري درآيند،چندشب بعد از اين توسل،خواهر شهيد در روياي صادقه مشاهده مي نمايدكه شهيدحميد رضا در منطقه پونك با جمعيت زيادي در حال حركت است،وقتي علت را از ايشان جويا مي شودمي گويد:

"اينها براي تشييع من آمده اندوبنده هم به اذن خداوند همه انها را شفاعت مي كنم."

 

 

دسته ها : نكته ها
بیست و هشتم 3 1391 20:8

به گزارش جهان به نقل از خبرآنلاين، جلد سوم «در محضر بهجت(ره)» گزيده 500 نكته از بيانات حضرت آيت‌الله العظمي بهجت(ره) است.
 
چند بخش برگزيده از كتاب را در ادامه مي‌خوانيد:
 
 «شخصي در فكر ديدار امام زمان(عج) بود، با محاسبات فهميد كه با قفل‌سازي مراوده و ارتباط دارند. در راسته قفل‌سازان نزد يكي از قفل‌سازها رفت. ديد پيرزني براي ساختن كليد قفل به او مراجعه كرد و پرسيد اجرت آن چقدر مي شود؟ قفل‌ساز پاسخ داد: يك عباسي مي‌سازم. پرسيد بعد از ساختن چقدر مي‌خري؟ آن را به 300 دينار يا يك سنار (مبلغي كه خيلي كمتر از آنچه مي ساخت) مي‌خرم.
 
سپس به قفل‌ساز ديگري مراجعه نمود كه به يك سنار مي‌ساخت و به يك عباسي (دوبرابر) مي‌خريد. از اينجا فهيمد كه اين قفل ساز است كه شايد با حضرت ارتباط دارد. لذا به او گفت: سلام مرا به آقا برسان و بگو چگونه مي‌توان به خدمت شما رسيد؟ قفل ساز گفت: فلان وقت براي گرفتن جواب بيا. در وقت مقرر مراجعه كرد و جواب حضرت را خواست. قفل ساز گفت: حضرت فرمودند: بگو تو در فكر اين مباش كه مرا ببيني، خودت را درست كن، ما به سراغت مي آييم. از كساني مباش كه قفل را به يك عباسي درست مي‌كنند و 300 دينار و يك سنار مي‌خرند؛ مثل كساني باش كه به يك سنار درست مي‌كنند و به يك عباسي مي‌خرند.... 
 
* سوال: آيا استخاره شرعا الزام‌آور است؟

جواب: براي كسي كه نمي‌خواهد به استخاره عمل كند، استخاره كردن خوب نيست.
 
* آقاي بروجردي ـ قدس سره ـ به كسبه و تجار مي‌فرمود: در مورد تجارت، استخاره نكنيد؛ زيرا اگر زيان ديديد، خيال مي‌كنيد، استخاره شما را ورشكست كرده است! اين گونه افراد نمي‌دانند اگر استخاره نمي‌كردند و اقدام مي‌كردند، چه مي‌شد و به چه هلاكت (مالي و جاني) بدتر از آن چه پيش آمده، مبتلا مي‌شدند.
 
 
* مرحوم ميرزا جوادآقا ملكي و عالم ديگر اهل تبريز در محضر مرحوم ماقاني ـ صاحب كتاب تنقيح المقال - بودند، آقا ميرزا جواد - رحمت‌الله - مي‌گويد: نفْسم به من گفت اگر آن عالم يكي گفت، تو هم بايد يكي بگويي! ولي من با خودم گفتم بايد كفش او را جفت كني! نفْسم ناراحت شد كه چطور؟ گفتم كفش خادمش را هم بايد جفت كني!

دسته ها : نكته ها
بیست و هفتم 3 1391 21:5
X